۶ دی ۱۳۹۹، ۹:۴۰

شناخت جمعیت علمای مسلمان الجزایر (سلفیه)/۲

مواضع ایران را می‌شناسند اما ترور سردار سلیمانی را محکوم نکردند

مواضع ایران را می‌شناسند اما ترور سردار سلیمانی را محکوم نکردند

جمعیت علمای مسلمان الجزایر از مواضع ایران آگاه است و روئسای فعلی آن برای شرکت در کنفرانس وحدت به ایران سفر کرده‌اند اما حاضر نشدند ترور سردار سلیمانی را محکوم کنند. البته آنها فعلا معتدلند.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: در نخستین قسمت از گزارش «شناخت جمعیت علمای مسلمان الجزایر (سلفیه)» از تولیدات نمایندگی فرهنگی ایران در الجزایر درباره تاریخچه شکل گیری این جریان و اثرگذاری آنها در جامعه الجزایر و همچنین روابط آنها با جریان‌های ریشه‌دار و قدرتمند صوفیه در این کشور بحث شد. این میان مهم‌ترین نکته روابط و بعضاً اتحاد این جریان با اهل تصوف الجزایر بود که بعدها به اختلاف و تکفیر آنها توسط بزرگان جمعیت انجامید. البته در دوره فعلی و با شروع ریاست عبدالرزاق قسوم که چندباری هم به ایران سفر کرده است، این جمعیت مواضع اعتدالی را پیشه کرده است. این جمعیت روابطی هم با ایران دارد و در جشن‌های پیروزی انقلاب در سفارت ایران در الجزایر شرکت می‌کند و روّسای آن برای کنفرانس وحدت اسلامی شرکت کرده‌اند، اما فی‌المثل تاکنون حاضر نشدند ترور سردار حاج قاسم سلیمانی را محکوم کنند. قسمت نخست این گزارش را از اینجا بخوانید و در ادامه با دومین (آخرین) قسمت همراه شوید:

عوامل اختلاف جمعیت علمای مسلمان با صوفیان الجزایر

مهمترین عامل اختلاف بین دو گروه تفاوت برداشت آنان از اسلام و اصلاحات بود. سلفی مذهبان که بسیاری از آنان به شدت تحت تأثیر افکار محمد بن عبدالوهاب، مجدد اندیشه سلفی و افکار ابن‌تیمیه بودند؛ اصولاً تصوف را یک تفکر دخیل در اسلام دانسته که ریشه در عرفان هندی، فلسفه یونانی و آداب و رسوم شرک آلودی چون زیارت قبور، توسل، تبرک و… داشته، هرگونه اصلاحی را در آن ناممکن می‌شمردند. آنها به کلی خواهان ریشه کن کردن تصوف از سرزمین الجزایر بودند.

محمد بشیر ابراهیمی در این مورد می‌گوید: «به مرور زمان (تصوف) به دژی تبدیل شد که هر فرد فاسق، زندیق، بی پروا، دریده، شهوتران، جادوگر، دزد، دروغگو و نابکاری به آن پناه آورد، هر رقاصی صوفی شد، هر هرزه‌گو و بی‌حیایی صوفی شد، هر بی عقلی صوفی شد، هر دنیاپرست نان دین خوری صوفی شد، هر منکر آیات خدایی صوفی شد و...

آیا درست است که سربازان اصلاحگر اجازه دهند که به این قلعه گمراهی امان داده و حمایت شود؟ یا واجب است که به شدت به آن حمله کرده و شعار «لا صوفیه فی الاسلام» را برافراشته و تصوف را با خاک یکسان کنند.

ما به مشایخ (صوفیه) و فرزندان و نوادگانشان از روی کینه و دشمنی حمله نمی‌کنیم از آنها پول‌هایی را که به ناحق جمع کرده‌اند طلب نمی‌کنیم و به مقام و منزلتشان طمع نمی‌ورزیم، ارث و میراث از آنها نمی‌خواهیم… فقط به خاطر خدا و دین خدا و مقدسات او بر آنها غضب کرده بر پدران و فرزندانشان بی پروا و سخت حمله‌ور می‌شویم. (آثار الامام محمد بشیر الابراهیمی / ج ۱، ص ۱۷۵)

و شیخ عبدالحمید بن بادیس که خود در ابتدا روابط حسنه‌ای با اهل تصوف داشت، اما تحت تأثیر اکثریت وهابی مذهب اعضا، بالصراحه فتوا به کفر و شرک طریقت‌های صوفی مسلک از جمله فرقه تیجانیه داد.

در این فضا فعالیت‌های جمعیت در مسیری افتاد که گویی آنان هیچ رسالتی جز ریشه کن کردن طریقت‌های صوفی از سرزمین الجزایر ندارند.

در مقابل، اشغال الجزایر توسط استعمار فرانسه، برای رهبران جمعیت علمای مسلمان در درجه دوم اهمیت قرار گرفت. آنها هر چند اظهاراتی علیه ظلم و ستم فرانسویان بر زبان و قلم خود جاری ساخته و از آنها انتقاد می‌کردند؛ اما به طور اساسی قایل به مبارزه اصولی و قهرآمیز تا سرحد اخراج اشغالگران از کشور نبودند. بلکه حاضر بودند کشور اشغالگر با اعطای آزادی‌های بیشتر برای فعالیت‌های دینی و کاهش ظلم و ستم خود بر مردم الجزایر، بر آنان حکومت کند.

عبدالحمید بن بادیس اولین رئیس جمعیت در این‌باره می‌گوید:

۱- ما مستعمره‌ای از مستعمرات فرانسه هستیم تلاش می‌کنیم تا رشته‌های مودت بین ما و مردم فرانسه برقرار باشد و بین دو ملت منافع مشترک و دو جانبه‌ای هست که دلایل و ثمرات آن در جاهای مختلف و در جنگ و صلح آشکار شده است. (آثار ابن بادیس، ج ۳ ص ۲۷۸ و جمعیه العلماء المسلمین و الطرق الصوفیه/۲۴۶)

۲- مردم الجزایر مردم ضعیف و عقب افتاده‌ای هستند و ضروری می‌بینند که در نیازهای حیاتی خود تحت حمایت ملتی قدرتمند، دادگر و متمدن قرار بگیرند تا در آرامش، مدنیت و پیشرفت زندگی کنند. این آرزو را در فرانسه می‌بینند که روابط دوستی و مصلحت بین آنها برقرار است. ما برای تفاهم دو ملت خدمت می‌کنیم و برای حکومت خواسته‌های مردم الجزایر را بیان می‌کنیم و با صداقت و صراحت حقوق خود را مطالبه می‌کنیم. دست خود را به سوی هیچکس جز فرانسه دراز نمی‌کنیم و از هیچکس جز مردم با انصاف فرانسه کمک نمی‌خواهیم و جدیت و اخلاص ما و شرافت و آزادگی مردم فرانسه هر دوری را نزدیک می‌کند. (آثار ابن بادیس / ج ۳/ ص ۲۷۹ و جمعیه العلماء المسلمین و الطرق الصوفیه/۲۴۷)

۳- حکومت تمام درها را به روی جمعیت العلما باز کرد و از این جهت دارای فضل عظیمی است. رجال جمعیت العلماء توانستند در مساجد، مجامع و هر جا که بودند با مردم مرتبط شوند. این هم فضیلتی برای حکومت است و هم سود برای امت. مردان حکومت که ما با آنها دیدار کردیم در تمامی شهرها با ما با احترام دیدار می‌کنند و با عبارات تأیید و تشویق با ما روبه‌رو می‌شوند و بسیاری از آنها به ما می‌گویند: ما آماده‌ایم تا شما را در تمامی خواسته‌هایتان یاری کنیم. بدون شک این مردان از سوی حکومت خود سخن می‌گویند و منویات و اهداف حکومت (فرانسه) را بیان می‌کنند و چه هدفی شریف‌تر از این و چه نیتی سودمندتر از همکاری حکومت با علما برای تهذیب و آموزش امت. (آثار ابن بادیس / ج ۴/ ص ۳۲۲، جمعیه العلماء المسلمین و الطرق الصوفیه/۱۷۵)

۴- ارتباط الجزایربا فرانسه امروز از نظر همه طبقات از ضروریات است و مردم امروز جز در دایره فرانسه نمی‌اندیشند و آمال و آرزوهای خود را همچون سایر مردم تابع فرانسه، فقط در دست این دولت می‌بینند. تنها خواسته همه آنها همه این است که در حقوق و وظایف، همچون سایر اتباع پرچم سه رنگ (فرانسه) باشند. آنها همه اینها را احساس می‌کنند و از آنچه از دولتشان (فرانسه) به آنها می‌رسد سپاسگزارند و از برخی هم انتقاد می‌کنند. ما بر این تعلق خاطر همیشه تأکید ورزیده‌ایم و فوائد آن را بیان کرده‌ایم و در مناسبت‌های گوناگون گفته‌ایم که فرانسه بزرگ باید یک روز –که البته دور نیست- تمامی حقوق این مردم را بدهد و جز پذیرش این درخواست و آرزوهای پاک چیزی دیگری نمی‌بینیم. (آثار ابن بادیس / ج ۴/ ص ۳۲۱، جمعیه العلماء المسلمین و الطرق الصوفیه/۵۰)

درخواست کمک از پلیس فرانسه برای مبارزه با اهداف اهل تصوف

علاوه بر اظهارات فوق در تمجید و تعریف از استعمار اشغالگر فرانسوی، در اجتماع جمعیت علمای مسلمان الجزایر در تاریخ ۲۴/‏۰۵/‏۱۹۳۲‬ شیخ عبدالحمید بن بادیس از پلیس حکومت اشغالگر فرانسوی در الجزایر درخواست کمک کرد تا محافظه کاران (اهل طریقت) را از جلسه جمعیت العلماء بیرون کنند.

شیخ بشیر ابراهیمی می‌گوید: وقتی زمان انتخابات دوره دوم رسید فرقه علویه و پیروان گمراه آن بعد از حیله‌های خود، تهاجمی شکست خورده انجام دادند و هدفشان بیرون آوردن جمعیت العلماء از دست اصلاح طلبان بود. تا آن را به جانب فرقه خود کشیده و این نام مقدس را در اهداف خطای خود به کار گیرند؛ همچنان که عادت همیشگی آنها است که باطل را لباس حق می‌پوشانند. اما اصلاح طلب‌ها در برابر این هجوم، سخت مقاومت کردند و جمعیت را از افراد مذبذب و هرهری مذهب نجات دادند و شورای اداری را از رهبران اصلاح طلب و یاران برگزیده انتخاب کردند و مردم عجایب صنع خدا را در یاری حق بر باطل مشاهده کردند. (آثار الامام محمد البشیر / ج ۱/ ص ۱۸۸)

ابن بادیس از پلیس فرانسه خواست تا در هرج و مرج واقع شده در باشگاه ترقی دخالت کرده و امنیت را حفظ کند. این درخواست مورد انتقاد بسیار قرار گرفت ولی ابن بادیس با حرارت از پلیس فرانسه دفاع کرد. (آثار ابن بادیس / ج ۴/ ص ۳۲۱)

از این رو آنان هیچگاه با انقلابیون الجزایری همراهی کامل و تمام عیار نکردند و همیشه با عقب ماندن از قافله انقلاب و با تأخیر در مورد حوادث کشور اعلام موضع کرده و قدم به قدم دنبال حوادث کشیده شدند.

البته این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که اشغالگر فرانسوی با در پیش گرفتن سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» نه با اصلاح طلبان خویشاوندی و دوستی داشت و نه با محافظه کاران. او دشمن هر دو بود و عوامل جاسوسی خود را بین هر دو دسته نفوذ داده آتش بیار معرکه شده، روز به روز به تعصبات فرقه‌ای و اختلافات گروهی آنان دامن می‌زد و آنها را به جان هم می‌انداخت تا با بیان و قلم خود در مجالس، محافل، نشریات و کتب خود، یکدیگر را تخریب کرده بر دامنه اختلافات بیفزایند.

نشریات جمعیت العلماء

جمعیت العلماء در طول تاریخ فعالیت خود نشریات متعددی بهره برده که برخی به طور رسمی به آن وابسته بوده‌اند و برخی دیگر، قبل و بعد از تأسیس جمعیت اندیشه‌های رهبران آن را منتشر می‌کردند. این نشریات عبارتند از:

۱. المنتقذ ۲. الشهاب ۳. الجزایر ۴. صدی الصحراء ۵. الاصلاح ۶. البرق ۷. السنه المحمدیه ۸. الشریعه المحمدیه ۹. الصراط السوی ۱۰. الجحیم ۱۱. التبیان.

نشریات البصائر والتبیان هنوز هم از سوی جمعیت منتشر می‌شود و البصائر به عنوان ارگان رسمی این جمعیت به شمار می‌رود.

روابط جمعیت علمای مسلمان با دولت‌های الجزایر پس از پیروزی انقلاب ۱۹۶۲

روابط این جمعیت از آغاز پیروزی انقلاب الجزایر تا به حال با دولت‌های حاکم، فراز و نشیب‌هایی داشته است رؤسای جمهور الجزایر برخوردهای متفاوتی با آن داشته‌اند. در ابتدای پیروزی انقلاب، آقای بن‌بلا رئیس جمهور سوسیالیت الجزایر به علت مخالفت جمعیت با نظام سوسیالیستی آن را تعطیل و محمد بشیر ابراهیمی رئیس وقت جمعیت را تا آخر عمر خانه نشین کرد.

هواری بومدین، پس از بن بلا رابطه به نسبت خوبی با اعضای جمعیت العلماء برقرار کرد. شاذلی بن جدید در دوران کوتاه ریاست خود بر الجزایر مواضع مختلفی با جمعیت داشت و بوتفلیقه که مدت زمانی طولانی بر الجزایر ریاست کرد (۲۰ سال) نسبت به جمعیت نه دشمنی ورزید و نه طرفداری کرد.

منابع مالی جمعیت علمای مسلمان

جمعیت العلماء تشکیلاتی مستقل از دولت است و در برنامه و بودجه سالانه دولتی ردیفی ندارد ولی دولت‌ها به فراخور حال خود و متناسب با روابط فیمابین، به آن کمک می‌کنند. علاوه بر این جمعیت العلماء دارای اوقاف و دارایی‌هایی هست که از طرف خیرین به آن اهداء شده است. بسیاری از این دارایی‌ها در زمان بن بلا مصادره ولی در زمان‌های بعد برخی از آنها به جمعیت عودت داده شد. اعضای جمعیت هم سالانه به آن حق عضویت می‌پردازند. این جمعیت از وجوهات شرعی زکات نیز برای اداره خود استفاده می‌کند.

گستردگی تشکیلاتی جمعیت العلماء (هسته‌های تشکیلاتی – احزاب – روزنامه‌ها – مراکز نفوذ)

جمعیت العلماء دارای تشکیلاتی گسترده در سراسر خاک الجزایر و در تمامی استان‌هاست.

بر اساس اساسنامه این تشکل، جمعیت العلماء دارای ارکان زیر است: ۱. مجمع عمومی ۲. شورای میهنی ۳. دفتر میهنی و در سطح استان‌ها و شهرستان‌ها هم دارای شعبی به شرح زیر است: ۱. شورای استانی ۲. شورای شهرستان ۳. شورای شهر ۴. شورای محله.

این جمعیت همچنین می‌تواند در هر مؤسسه فرهنگی، آموزشی و تربیتی دارای دفتر باشد.

علاوه بر شورای‌های فوق جمعیت، دارای کمیته‌هایی به شرح زیر است:

۱. کمیته تعلیم و تربیت ۲. کمیته علمی و میراث فرهنگی ۳. کمیته دعوت و ارشاد ۴. کمیته فرهنگ، تبلیغات و ارتباطات ۵. کمیته روابط خارجی و مهاجران ۶. کمیته تشکیلات ۷. کمیته نظارت ۸. کمیته زنان، خانواده و کودکان ۹. کمیته جوانان و دانشجویان ۱۰. کمیته حقوقی و سرمایه‌های جمعیت ۱۱. کمیته کمک رسانی و امداد.

رهبران جمعیت العلماء از آغاز تأسیس تا امروز

۱. شیخ عبدالحمید بن بادیس

۲. شیخ محمد بشیر ابراهیمی

۳. شیخ احمد حمانی

۴. شیخ عبدالرحمن شیبان

۵. شیخ علی مغربی

۶. شیخ عبدالرزاق قسوم.

معرفی روسای جمعیت العلما (بیوگرافی)

عبدالحمید بن بادیس (۱۸۸۹ - ۱۹۴۰): عبدالحمید بن مصطفی بن مکی بن بادیس از اهالی قسنطینه الجزایر بود که در ۱۳ سالگی قرآن را حفظ کرد. او از دانش آموختگان دانشگاه زیتونه در تونس و از شاگردان محمدطاهر بن عاشور بود. در سال ۱۹۱۳ به حج رفته و در آنجا با محمد بشیر ابراهیمی که در مدینه درس می‌خواند آشنا شد. بن بادیس مدتی در مدینه اقامت کرد و در راه بازگشت به سوریه، لبنان و مصر سفر کرده و با بسیاری از شخصیت‌های علمی و دینی آشنا شد.

محمد بشیر ابراهیمی او را امام سلفیه در الجزایر معرفی می‌کند که مجلاتی مثل «الشهاب» و «مرآه الاصلاح» را در این کشور پایه گذاری کرد او اولین مؤسس باشگاه‌های علمی و ادبی و جمعیت‌های آموزشی و تربیتی در الجزایر است. بن بادیس با بسیاری از شیوخ اهل تصوف رابطه داشت. خودش هم در ابتدا از گرایش‌های صوفیانه برخوردار بود ولی در ادامه راه پس از تأسیس جمعیت العلمای الجزایر برعلیه فرق صوفی فتاوای تکفیری صادر کرد. بن بادیس از نظر علمی یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های الجزایری در دوران اخیر است.

محمد بشیر ابراهیمی (۱۸۸۹ – ۱۹۶۵): محمد بشیر ابراهیمی عضو هیأت مؤسس و شورای مرکزی جمعیت العلماء در ابتدای تأسیس و دومین رئیس این جمعیت است که در منطقه سطیف الجزایر متولد شد. نسب او به ادریس ابن عبدالله، جد اول سادات شمال غرب آفریقا می‌رسد.

تحصیلات خود را نزد عمویش شیخ مکی ابراهیمی آغاز کرد و در کودکی قرآن و بسیاری از متون دینی و دیوان‌های شعری را حفظ کرد. پس از توقف کوتاهی به مدت ۳ ماه در قاهره و الازهر، با احمد شوقی و حافظ ابراهیم دو ادیب و شاعر بزرگ مصری آشنا شد. در سال ۱۹۱۱ به مدینه منوره رفت و ادامه تحصیلات خود را در مدینه منوره گذراند. او ادیبی صاحب قلم و شاعر بود که تعصبات سلفی و وهابی بیشتری نسبت به بن بادیس داشت.

ابراهیمی در دوران استعمار فرانسه مدت یک سال در زندان بود پس از آزادی در سال ۱۹۴۶ جریده «البصائر» را که تا امروز به عنوان ارگان رسمی و سخنگوی جمعیت العلماء منتشر می‌شود تأسیس کرد. او در دوران انقلاب الجزایر از خارج از این کشور بیانیه صادر و مردم را به مبارزه دعوت می‌کرد و بعد از پیروزی انقلاب به الجزایر بازگشت و با سیاست‌های سوسیالیستی انقلابیون مخالفت ورزید. این مخالفت‌ها سبب خانه نشینی اجباری او تا آخر عمر شد.

محمد بشیر ابراهیمی در برابر اهل تصوف مواضعی پرخاشگرانه و تند داشت و با بهره‌گیری از ادبیات قوی خود در شعر و نثر به مبارزه بی‌امان با آنها پرداخت.

احمد حمانی (۱۹۱۵ – ۱۹۹۸): شیخ احمد حمانی سومین رئیس جمعیت العلماء، زاده دایره المیلیه در ولایت جیجل الجزایر و از دانش آموختگان دانشگاه الزیتونه تونس است.

خانواده او از افراد فعال در مبارزات ضد استعماری بودند. او در ابتدای تحصیل از شاگردان عبدالحمید بن بادیس بود، سپس به زیتونه تونس رفت.

در زمان تحصیل در الزیتونه رئیس اتحادیه دانشجویان الجزایری مشغول به تحصیل در تونس بود. شیخ احمد حمانی همچنین از نویسندگان مجلات الشهاب و البصائر وابسته به جمعیت علمای مسلمان به شمار می‌رفت. در اثنای جنگ جهانی دوم به علت ارتباط با آلمان مورد سوء ظن و اذیت و آزار متفقین، قرار گرفت.

او در سال ۱۹۴۴ از تونس به الجزایر بازگشته در قسنطینه مستقر شد. در دوران حضور در الجزایر بیشتر به فعالیت‌های آموزشی، تربیتی، تأسیس و اداره مدارس پرداخت. از ابتدای خیزش انقلابی مردم الجزایر بر علیه فرانسه در سال ۱۹۵۴، در مبارزات شرکت کرد.

شیخ احمد حمانی از سال ۱۹۹۱ به ریاست جمعیت علمای مسلمان الجزایر انتخاب شد. از او تألیفاتی چون الصراع بین السنه و البدعه، فتاوی الشیخ احمد حمانی، الدلائل البادیه علی ضلال البابیه و کفر البهائیه بر جای مانده است.

عبدالرحمن شیبان (۱۹۱۸ - ۲۰۱۱): چهارمین رئیس جمعیت العلمای مسلمان الجزایر، زاده ولایت البویره است که حفظ قرآن را در زاویه سحنونیه فرا گرفت و در ۲۰ سالگی در دانشگاه زیتونه وارد شد و تا سال ۱۹۴۷ در این دانشگاه به تحصیل علوم اسلامی پرداخت.

عبدالرحمن شیبان مدت ۶ سال وزیر امور دینی الجزایر بود و نیز در تأسیس شورای عالی اسلامی این کشور، عضو مؤسس بود. او در دوران مسئولیت دولتی‌اش بر ۶ دوره برگزاری کنفرانس اندیشه اسلامی نظارت و اشراف داشت، عضو مؤسس و نماینده رسمی دولت الجزایر در مجمع بین المللی فقه اسلامی بود. از بنیانگذاران دانشگاه علوم اسلامی امیر عبدالقادر در قسنطینه به شمار می‌رود و در این دوران شیخ محمد غزالی عالم مصری عضو اخوان المسلمین را به عضویت این دانشگاه درآورد. برای همه ائمه جمعه و جماعات الجزایر دوره‌های آموزشی برقرار و سنت ختم صحیح بخاری را در الجزایر احیا کرد.

عبدالرحمن شیبان در سال ۱۹۹۱ پس از فضای باز سیاسی اعلام شده از سوی بوتفلیقه جمعیت العلماء را که چندین سال به دست دولت انقلابی الجزایر تعطیل شده بود، احیا و دوباره راه اندازی کرد و همچنین به راه اندازی دفاتر شعب در ولایت‌های مختلف الجزایر پرداخت.

عبدالرحمن شیبان در چارچوب عضویت در مکتب مجمع الفقه اسلامی جده، وابسته به سازمان تعاون اسلامی و به دعوت آیت الله تسخیری حداقل یک بار به جمهوری اسلامی ایران سفر کرده و با رئیس جمهور وقت ایران دیدار کرد.

شیخ علی مغربی (۱۹۱۵ - ۱۹۹۹): شیخ علی مغربی در ایالت بسکره الجزایر در یک خانواده علمی و دینی متولد شد. در دانشگاه الزیتونه تونس درس خواند. او در زمان بشیر الابراهیمی نایب رئیس جمعیت بود.

پایگاه اطلاع رسانی جمعیت، او را از مبارزان سرسخت با بدعت‌ها و خرافات، در جنگ تمدنی معرفی می‌کند. از این عبارت می‌توان فهمید او در مبارزه با اهل تصوف و عرفان بسیار سرسخت بوده است.

عبدالرزاق قسوم (۱۹۳۳ - ۲۰۲۰): دکتر عبدالرزاق قسوم رئیس فعلی جمعیه العلماء الجزائریین در وادی سوف الجزایر به دنیا آمد، آموزش‌های اولیه را در زاویه صایم سیدی امبارک، مدرسه فرانسوی‌ها و مدرسه آزاد عربی وابسته به جمعیت العلما فراگرفت. قرآن را به طور کامل حفظ کرد و به سال ۱۹۴۹ وارد مدرسه عالی عبدالحمید بن بادیس در قسنطینه شد. او از شاگردان احمد حمانی و عبدالرحمن شیبان، رؤسای اسبق جمعیت العلما است. او سپس به دانشگاه زیتونه تونس رفته و تحصیلاتش را آنجا پی گرفت. پس از بازگشت به الجزایر به عنوان معلم در مدارس مختلف تدریس کرد ولی مورد سوءظن فرانسویان قرار گرفت و از آنان اذیت و آزار دید.

پس از پیروزی انقلاب الجزایر وارد دانشگاه الجزایر شده و از این دانشگاه لیسانس گرفت سپس به مصر رفته فوق لیسانس فلسفه را از دانشگاه قاهره و در ادامه دکترایش را در دانشگاه سوربون ادامه داد. او به زبان‌های عربی، فرانسه و انگلیسی مسلط است.

قسوم دارای تألیفات متعدد در فلسفه، منطق و علوم عقلی است و یکی از کتاب‌های شیخ یوسف قرضاوی پیرامون نقش زمان و مکان در فقه را از عربی به فرانسه ترجمه کرده است.

عبدالرزاق قسوم عضو هیأت امنای اتحادیه جهانی علمای مسلمان (یوسف قرضاوی) است و از سلفی مذهبان معتدل به شمار می‌رود. او در وقتی که مفتی جمعیت، هرگونه برگزاری مراسم به مناسبت میلاد النبی را بدعت اعلام کرده، در مصاحبه‌ای گفت: اصل میلاد النبی و ذکر فضایل آن حضرت اشکال ندارد. برخی آداب و رسوم رایج مثل ترکاندن ترقه و آتش بازی درست نیست.

عبدالرزاق قسوم تا به حال چندین بار در کنفرانس بین‌المللی وحدت اسلامی در تهران که از سوی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی برگزار می‌شود شرکت کرده است.

اعضای فعلی شورای مرکزی جمعیت

شیخ محمد طاهر آیت علجت (رئیس افتخاری)

شیخ سلیمان بشنون (رئیس افتخاری)

شیخ بلحاج شریفی (رئیس افتخاری)

شیخ عبدالرزاق قسوم (رئیس جمعیت)

شیخ عمار طالبی (نائب رئیس)

شیخ بن یونس آیت سالم (نائب رئیس)

شیخ أحمد ظریف (نائب رئیس)

شیخ کمال أبوسنة (دبیر کل)

أستاد خانم سمیة بولغب (جانشین دبیر کل)

شیخ حسین بوطاوی (ناظر منطقه مرکزی کشور)

أستاد حسن خلیفة (ناظر منطقه شرق کشور)

الشیخ قدور قرناش (ناظر منطقه غرب کشور)

شیخ نورالدین رزیق (خزانه‌دار جمعیت)

عبداللطیف حجیج (معاون خزانه‌دار)

باحمد موسی (مسئول تشکیلات)

شیخ سعید بن بریکة (جانشین مسئول تشکیلات)

شیخ بن عودة حیرش (مسئول تبلیغ و ارشاد)

فاروق الصایم (مسئول امور تربیتی)

خانم سامیة بن شایب (جانشین مسئول امور تربیتی)

محرز بن عیسی (مسئول امور جوانان و دانشجویان)

شیخ یحی صاری (گزارشگر کمک رسانی و امداد)

مولود عویمر (مسئول تبلیغات)

عبدالحفیظ بوردیم (مسئول امور علمی)

نورالدین عدوان (مسئول روابط عمومی)

طارق بن شین (مسئول امور حقوقی)

خانم رشیدة زبیری (جانشین مسئول امور حقوقی)

خانم اعتدال دبابش (مسئول امور خانواده و کودک)

خانم جمیلة بن عبدالسلام (جانشین مسئول امور خانواده و کودک)

افراد فوق در تاریخ اول فوریه ۲۰۲۰ به عنوان اعضای دفتر مرکزی جمعیت العلماء تحت ریاست عبدالرزاق قسوم و قائم مقامی عمار طالبی انتخاب شدند.

اعضای فعلی شورای علمی جمعیت

شیخ محمد مکرکب أبران

شیخ بن حنفیة العابدین

شیخ محمد بورکاب

شیخ عبدالعزیز بن السایب

عبدالحفیظ بوردیم

سلیم قلالة

عبدالمجید بیرم

عبدالحلیم قابة

سعید بویزری

سعید معوّل

عمّار جیدل

موسی عبداللاوی

رشید زرواطی

نورالدین عدوان

محمد دراجی

عبدالقادر فضیل

مسعود فلوسی

محمد هندو

عربی شایشی

لخضر أخضاری

بلمخ علاوی

عبدالله عثامنیة

شیخ محمد هادی الحسنی

شیخ نجیب النوی

بسیاری از اعضای این جمعیت شخصیت‌های آکادمیک هستند که در دانشگاه‌ها و دانشکده‌های الجزایر و سایر کشورها تحصیل کرده‌اند و از زمره فقها و علمای سنتی علوم دینی شمرده نمی‌شوند. به عنوان مثال عبدالرزاق قسوم، رییس جمعیت دانش آموخته فلسفه در سوربن و عمار طالبی نایب رئیس جمعیت، دانش آموخته فلسفه از کشور آمریکاست و در الجزایر ریاست بر ۴ دانشگاه جزو سوابق علمی و اجرایی اوست.

خدمات جمعیت العلماء

جمعیت العلماء هر چند در مبارزات سیاسی و انقلابی مردم الجزایر علیه استعمار، همیشه از قافله عقب بوده است ولی در زمینه تربیت دینی، گسترش زبان عربی، آموزش علوم اسلامی در دانشگاه‌ها و مدارس فعال بوده است. اعضای این جمعیت، به طور غیر رسمی تمامی مراکز آموزش علوم اسلامی در دانشگاه‌ها را تحت کنترل خود دارند و برنامه‌های دروس دینی آموزش و پرورش دولت الجزایر نیز تحت نفوذ آنان است. در دانشکده‌های تحت نفوذ سلفی مذهبان اجازه نگاشتن پایان‌نامه پیرامون تشیع و یا استفاده از منابع شیعی در پایان‌نامه‌ها به سختی صادر می‌شود و در مدارس هم به گفته یکی از نخبگان الجزایری به دانش آموزان درس سلفی مذهبی و وهابیت می‌دهند.

علاوه بر این در وزارت امور دینی الجزایر نفوذ فراوان دارند و بیشتر مساجد این کشور تحت کنترل اعضا و همفکران این جمعیت است.

آنان در کنار مدارس دولتی، مراکز و موسسات آموزشی آزادی در سراسر کشور تأسیس کرده‌اند که به آموزش قرآن و دروس دینی و اخلاقی به جوانان و نوجوانان می‌پردازد.

نقش این جمعیت در احیا و گسترش زبان عربی در کشور الجزایر بسیار پر رنگ بوده است. این جمعیت در مسائل مهم داخلی و خارجی به صدور بیانیه و موضع گیری می‌پردازد و تلاش می‌کند تا در موضوعات داخلی مواضعی اعتدالی پیشه گیرد. در موضوع حمایت از فلسطین و آزادی قدس شریف و مخالفت با عادی سازی روابط با اسرائیل مواضع خوبی دارد و در رساندن کمک‌های انسان دوستانه مردم الجزایر به مسلمانان در غزه فعالیت‌های خوبی داشته است. اکثر احزاب اسلامی الجزایر از وابستگان و همفکران این جمعیت هستند. ارتباط این جمعیت با حرکت جهانی اخوان المسلمین قوی است. عبدالرزاق قسوم و عمار طالبی از اعضای اتحادیه جهانی علمای مسلمان هستند و قسوم در هیات امنای این اتحادیه نیز حضور دارد.

در حال حاضر این جمعیت سایر فرقه‌ها و مذاهب اسلامی را تکفیر نمی‌کند بلکه در مقابل فتاوای تکفیری وهابی‌های تندرو الجزایری از خود عکس‌العمل مخالف نشان می‌دهد؛ هرچند که رهبران جمعیت، خود در گذشته بر علیه فرق صوفی الجزایری فتاوای تکفیری نوشته‌اند.

از نکات قابل ذکر آن است که در حالی که مسئول کمیته فتوای جمعیت هرگونه برگزاری جشن میلاد النبی را بدعت و حرام اعلام کرده است، عبدالرزاق قسوم رییس جمعیت، اصل برگزاری احتفالات را به این مناسبت جایز شمرده برخی امور و عادت‌ها مثل ترقه زنی و آتش بازی را حرام اعلام می‌کند.

اکثر روزنامه‌هایی هم که در الجزایر منتشر می‌شوند تحت نفوذ افکار و اندیشه‌های جمعیت العلما هستند.

نکته مهم در تاثیر گذاری این جمعیت در جهت دهی فضای فکری و فرهنگی الجزایر این است که غیر از عبدالحمید بن بادیس و محمد بشیر ابراهیمی و شیخ سحنون (رییس سابق هیئت علمی و یکی از شعرای الجزایری دوستدار اهل بیت) هیچیک از رجال و رهبران آن از قدرت رهبری، چایگاه علمی و جاذبه کاریزماتیک در جامعه الجزایر برخوردار نبوده و نیستند؛ به گونه‌ای که اگر امروز از مردم عادی کوچه و بازار پرسش کنی، بسیاری از آنان عبدالرزاق قسوم را نمی‌شناسند؛ اما گستردگی تشکیلاتی این جمعیت در سراسر کشور، از پایتخت گرفته تا همه ولایت‌ها، شهرها و مناطق و نیز مساجد و ائمه جمعه و جماعات، مدارس، دانشگاه‌ها، احزاب و روزنامه‌ها و وزارتخانه‌های فرهنگی کشور، توان اثرگذاری آرام و بی سرو صدایی به آن در شکل دهی نگرش دینی جامعه داده است.

برای بسیاری از مردم الجزایر اسلام صحیخ همانی است که توسط وهابیت و علمای عربستان سعودی بیان شده و به دست سلفی مذهبان در الجزایر ترویج می‌شود. سرمایه‌گذاری اصلی جمعیت بیشتر در محیط‌های آموزشی مدارس و دانشگاه‌هاست. این جمعیت تا قبل از پیروزی انقلاب الجزایر و در زمان سلطه استعمار فرانسوی بر این سرزمین بیش از چهارصد مدرسه ابتدایی و چندین دبیرستان در پایتخت و شهرهای مختلف الجزایر تاسیس و اداره کرده است.

روابط جمعیت با جمهوری اسلامی ایران

روابط جمعیت علمای مسلمان الجزایر با جمهوری اسلامی ایران تابعی از روابط کلی اخوان المسلمین با ایران است.

اعضای آن تا به حال چندین بار در کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی شرکت کرده‌اند. در جشن‌های سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران هم که از سوی سفارت کشورمان در الجزایر برگزار می‌شود شرکت می‌کنند. آنها اینگونه دعوت‌ها را می‌پذیرند ولی حاضر نیستند در بسیاری از موضوعات با جمهوری اسلامی ایران همراهی کنند. در جشن سالگرد پیروزی انقلاب شرکت می‌کنند ولی در روز قدس، شهادت سردار سلیمانی و… هیچ حرکتی از خود نشان ندادند. به گفته برخی از اقراد مطلع عدم همراهی جمعیت در بزرگداشت روز جهانی قدس خوف آنان از تقویت تشیع در الجزایر و در جهان اسلام است.

عمار طالبی قائم مقام جمعیت، جزو اولین افرادی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همراه با آقای مولود قاسم وزیر وقت امور دینی به ایران سفر کرده است. او در ذکر خاطره‌ای از این سفر گفت: به قم رفتیم و در آنجا جلوی ما گوسفندی قربانی کردند ولی من هیچ از گوشت گوسفند استفاده نکردم، زیرا «اهل لغیرالله» و حرام بود.

شیخ عبدالرحمن شیبان و عبدالرزاق قسوم رؤسای اسبق و فعلی جمعیت نیز از کسانی هستند که به دعوت مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی به ایران سفر کرده‌اند.

در مبارزه جمهوری اسلامی ایران بر علیه استکبارجهانی و آمریکای جنایتکار و در حمایت از مواضع کشورمان در مبارزه با استکبار، گاهی مقالاتی در جریده البصائر ارکان رسمی این جمعیت منتشر می‌شود ولی در موضوع سوریه و یمن با ما همراهی نمی‌کنند.

در پایان این نوشتار، قضاوت دکتر ابوالقاسم سعدالله مورخ بزرگ الجزایری در مورد این جمعیت از وب سایت جمعیت نقل می‌شود. ابوالقاسم سعدالله می‌نویسد:

پیرامون هیچ سازمانی الجزایری همچون جمعیت العلماء تا این حد سؤال و پرسش نبوده است. برخی درباره موضع این جمعیت در امور سیاسی و استقلال میهن می‌پرسند، برخی درباره موضع جمعیت نسبت به انقلاب آزادیبخش سؤال می‌کنند و برخی دیگر درباره روابط جمعیت با سازمان‌ها و جنبش‌های اسلامی در جهان اسلام. حق آن است که هیچ سازمان الجزایری به اندازه جمعیه العلماء بر حیات اجتماعی الجزایر و اندیشه‌های مردمش تأثیرگذار نبوده است.

کد خبر 5104674

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha